برای تعریف سینگولاریتی
ابتدا بهتر است دو عبارت را تعریف کنیم: که اولی پیشبینی و دومی روند پیشرفت تصاعدی
تکنولوژی است.
از قدیم آدمها همیشه علاقه مند بودند آینده را ببینند،
اولین مرحله پیشبینی چرخهها تکرار شونده، مانند فصول و ... که یک سری خروجی مانند کشاورزی و ...
دومین مرحله پیشبینی یک سری چرخهها بوده که لزوما تکرار شونده نبوده، مانند پیش بینی آب و هوا ک خروجی هایی مثه مسائلی ک منجر به سرمایه گذاری و کسب وکارهای مختلف میشد.
سومین مرحله که کمی پیچیدهتر است پیشبینی تکنولوژی است که کمی پیچیدهتر است، اولین بار در سال 1950 تورینگ پیشبینی کرده که تا سال 2000 ظرفیت ذخیره اطلاعات در کامپیوترها 109 بیت میشود که نه تنها پیشبینیاش درست بود بلکه خیلی بیشتر از آن هم رخ داد.دومین پیشبینی، پیشبینیای بود که توسط دمورگان انجام شد، که در سال 1965 متوجه شد که در بازههای زمانی مشخصی توان کامپیوترها دو برابر میشود.(این بازهها 18 ماه است) که این قانون بعدها به قانون مور معروف شد.
الان بعد از تقریبا 50 سال کامپیوترهای الان بیش از 1 میلیارد برابر قویتر از سیستمها آن زمان است.
درواقع مهندسین سرعت رشد علم را در نمودارهای لگاریتمی(توانی) رسم میکردند و طبق آن نمودارها رشد کامپیوتر را پیش بینی میکردند.
پیشبینیهایی مانند شطرج
بازی کردن انسان با کامپیوتر در سال 1999 و شکست انسان، شبکه شدن 300،000 کامپیوتر
(همان اینترنت)
-- کروزویل (Kurzweil) در کتابی به نام عصر دادههای معنوی بیان میکند که تمام دادهها ما در یک نقطه خاص متوقف میشود و
ما از آن به بعد را نمیتوانیم پیش بینی بکنیم و آن بازه زمانی خاص چیزی بین 2028
و 2045 بووده. و پس از آن را دانشمندان و مهندسان نمیتوانند پیش بینی کنند و فقط
میتوانند تخیل کنند.
(سینگولاریتی در فیزیک ب مرکز سیاه چاله اتلاق میشود چون در آن جرم ماده متراکم
میشود و جاذبه به حدی میشود که هیچ چیز حتی نور هم نمیتواند از آن فرار کند و از
دیدگاه فیزیک حرفهای هیچ معنی و قانون فیزیکی در آنجا وجود ندارد و بی اعتبار
میشود و ما هیچ درکی از اینکه درون سینگولاریتی چه اتفاقی میافتد نداریم.)
زمانی که سینگولاریتی در
هوش مصنوعی اتفاق میافتد زمانی است که هوش مصنوعی از هوش انسان پیشی میگیرد.
آیندهگراها مسالهای را مطرح کردند مبنی بر اینکه فناوری اطلاعات نظیر این نقاط به
سویی حرکت میکند که به زودی ماشینها هوشمندتر از سازندگانشان خواهند شد. این آینده
پردازان همچنین اعلام کردند که اگر این اتفاق عملی شود ماشینها حتی میتوانند مثل
انسانها تولید مثل کنند. در سال 2008 در یک کنفرانس هفتگی به نام The Singularity Summit فعالان عرصه فناوری در سیلیکون ولی(نام درهای که
استیوجابز در آن به دنیا آمد و بزرگ شد J) و دانشمندان گردهم آمدند تا در خصوص آینده کامپیوترهایی که خود قادر
به برنامهریزی هستند و همچنین کاشتن تجهیزاتی در مغز که به بشر امکان میدهد با سرعت
ریزپردازندههای کنونی فکر کنند به تعامل و گفتوگو بپردازند.محققان هوش مصنوعی در
این کنفرانس هشدار دادند که هم اکنون زمان آن است که تضمینهایی اخلاقی داده شود تا
این ابزار صرفا کمک کننده باشند نه آسیب زننده.
رادنی بروکز یک پروفسور روباتیک از موسسه فناوری در ماساچوست در این کنفرانس گفت: ما
و جهان ما در آینده از آن ما نیستند و وقتی کامپیوترها جهان را در دست میگیرند اینکه ما
که هستیم و آنها که هستند، سوالاتی هستند که جای خود را تغییر خواهند داد.
کروزویل بیان میکند که سرعت تصاعدی پیشرفتهای فناورانه باعث ظهور هوشی بالاتر از هوش انسان میشود و این تنها پیامد منطقی زمان آینده است. کورزویل نسبت به پیشبینیهای خود کاملا مطمئن است و حتی برای بروز نقطه شگفتانگیز خود، بازهای را که در بالا گفتم رو پیشبینی کرده که حتی پا رو از این فراتر گذاشته و سال 2029 را برای این اتفاق پیشبینی کرده.
بعضی از منتقدان، نظریهپردازان مبحث سیاهچالهها را برای ایده «رستگاری با فناوری» و «هولوکاست فناوری» مورد تمسخر قرار میدهند. منتقدان معتقدند که پیشبینی آنها به همان اندازه که مبتنی بر پایههای علمی است، بر پایههای تخیلی هم استوار است. اما مدافعان این نظریه بر این باورند که نادیده گرفتن نتایج وحشتناک و شدید آن غیر مسوولانه است. یود کووسکی میگوید: فناوری به این سمت در حرکت است و قابل پیشبینی است که به نقطه ساخت هوش مصنوعی برسیم. این حقیقت محض که نمیتوان پیشبینی کرد که چه روزی این اتفاق میافتد، بهانه خوبی برای این نیست که چشمان خود را ببندیم و به این مساله فکر نکنیم.
البته نظر شخصی من در رابطه با صحبتها آیندهگراها این است که اگر چه ممکن است کامپیوترها از نظر هوش به انسان حاضر نزدیک شوند اما تا آن زمان همانگونه که تمامی مهندسین و دانشمندان اعتقاد دارند انسانها با تراشههایی که در بدن خود کار خواهند گذاشت به ابر انسان تبدیل شده و به احتمال زیاد رباطها همچنان از انسانها یا در واقع ابر انسانها عقب تر خواهند بود.
خدایی خودم با این مطلبم حال کردم :)
What if privacy policies weren’t about Protecting privacy at all ? But rather taking it away .
Lets take a look at google privacy policy around this time to see if any changes were made.
So Here’s google’s privacy policy
from December of 2000 :
GOOGLE may also choose to use cookies to store user preferences,
(a cookie can tell use, ‘this is the same computer that visited google two days ago’ but it cannot tell us, ‘this person is Ramin Sadeghi’ or even ‘this person lives in United States’)
And here’s the privacy policy from one year later in December 2001:
GOOGLE does this by storing user preferences in cookies and by tracking user trends and patterns of how people of how people search.google will not disclose its cookies to third parties EXCEPT as required by a valid legal process such as a search warrant, subpoena, statute, or court order.
Now it’s important to note the fundamental defference between two policies.
The first one says that you totally anonymous. THE OTHER says, when necessary, you’re not.
But here’s what’s strange
the first Privacy policy is deleted from Googles Archive K
And they started to show the policy from December of 2001,and they claims this is their first privacy policy, which it isn’t.
SO WHY WOULD GOOGLE NOT INCLUDE ITS ORIGINAL PRIVACY POLICY on its own archives page - - the one that said you would remain anonymous ? ? ? ?
Would that be somting worth covering up?
even though we don't write checks to google, And that's one of the reasons we kind of like the company, It doesn't mean that google's really free, Or that we are free in the liberty sense when we use it. It might feel very different if google was effectively A $500-a-year service, Because that's the value of the data that you're providing.
in 2012, google was one of the most valuable stocks in the world.WHY ? ? ?
it’s just a simple instance about whats happeinng in out world.
I think without question our privacy is dead, any thing that’s been digitized is not private.
And that is TERRIFYING.
Like the boiling Frog, our privacy is going to ruin every second with every new invention.
they can put every thing that they want to Privacy policies and I guess we have to ask ourselves one simple question :
DO WE AGREE ?
از سرعت زجر آور و قطع شدنهای پی در پی ک بگذریم، ب چیزی میرسیم ک بیشتر از این دو ممکن است تا ب حال ذهن تمامی دانشجویان دانشگاه صنعتی رو ب خودش مشغول کرده باشه، اونم چیزی نیست بجز نام کاربری و کلمه عبوری ک ب منظور استفاده اینترنت ب دانشجوها داده شده. K
مسلما تمامی شما حتی برای یک بار هم ک شده از ترس مانیتور شدن توسط دانشگاه ب سایتهای مورد علاقه خود نرفتید یا حتی اگه این کارو کردید همراه با ترس بوده.
شاید این امر در سازمانهای دولتی برای کنترل کارمندان امر ب نسبت طبیعیتری باشد اما آیا دانشگاه با یک سازمان دولتی ک ب منظور اعمال اداری طراحی شده فرقی نداره؟
چیزی ک قابل بحثه این موضوعه ک دانشگاه با چ مجوز حقوقی و قانونی این اختیارو داره ک تمامی اطلاعاتی ک دانشجوها و حتی اساتید ردو بدل میکنند رو در اختیار داشته باشه، آیا این کار مجازه؟
اصلا آیا این کار از نظر قانونی فرقی با شنود تلفنی داره؟ آیا استفاده از فضای مجازی اطلاعاتی برای ی دانشجو جزو حریم خصوصی اون محسوب نمیشه؟ امنیت اطلاعاتی دانشجوها با این کار ب خطر نمیوفته؟
آیا مسئولین دانشگاه با این کار ب دنبال هدف خاصی هستند؟ مثلا ثبت اطلاعات دانشجوها برای روز مبادا؟؟!؟!؟!
سوالی ک اینجا مطرح میشه اینه ک آیا باید جلوی این کار گرفته بشه؟ یا خیر، باید ب همین منوال ب ثبت و ضبط اطلاعات دانشجوها در این دانشگاه و شاید دانشگاههای دیگر کشور ادامه داده بشه؟؟؟؟؟
مسئله استفاده از دوربین ھای مداربسته تبدیل ب یکی از دغدغه ھای شھروندان در سراسر جھان شده
است. مردم نگرانند ک گسترش استفاده از این دوربین ھا توسط دولت و شرکت ھا و موسسات، آزادی و
حریم خصوصی آنھا را ب خطر اندازد.
با توجه ب این نکته ک در حال حاضر در سطح شھر و در خیابان ھا از دوربین ھای مداربسته استفاده شده است، باید بگویم ک این امر یک عامل بازدارنده بر کاھش جرایم مرتکبان خواھد شد. این امر برای جامعه بشری بسیار مفید خواھد بود.
باید توجه کرد ک برای استفاده از دوربین مداربسته، قانون مدونی نداریم و این نقص قانون است ک امید است مجلس شورای اسلامی در این خصوص مصوبه ای را تصویب کند. اما باید اجمالا ب این موضوع تاکید کرد ک فیلم و عکس ضبط شده توسط دوربین در ماده ١٢۵٧ قانون مدنی جزو ادله اثبات جرم نیست و تنھا می تواند در کنار سایر دلایل در اقناع قاضی موثر باشد.
ھر چند ک در گذشته واکنش سنتی ب جرایم حول محور مجازات استوار بوده است، اما از ھمان دوران نیز با بررسی رابطه جرم با علت وقوع آن بحث ھایی برای از بین بردن آن و پیشگیری از وقوع جرم مطرح می شده است. پیشگیری از وقوع جرم ب خصوص در ادیان الھی جزو بھترین و موثرترین راه ھای کاھش میزان ارتکاب جرم در جوامع محسوب می شده است.
با توجه ب آنچه کارشناسان مورد تاکید قرار دادند تا زمانی ک این دوربین ھا اعمال و رفتار شھروندان را در محیط ھای عمومی زیر نظر داشته باشند، خط قرمزی نادیده گرفته نشده است برعکس این اقدام تاثیر بازدارند در ارتکاب جرایم دارد چراکه مجرمانی ک می دانند اعمال آنھا ٢۴ ساعت شبانه روز ثبت می شود، ب راحتی اقدام ب ارتکاب جرم نمی کنند. ب عبارتی ھزینه ھای ارتکاب جرم برای این افراد بالا می رود.
درکل ب نظر میرسد ک مزیت های وجود این دوربین ها در سطح شهر عامل وجود آنها در این مکان ها است.
هرچند ب نظر عده ای این نقض حریم خصوصی آنها باشد