میراث دیجیتال

به نظر شما امروزه دارایی های فیزیکی یک انسان ارزش بیشتری دارد یا دارایی های مجازی او؟

همه ما بلا استثنا دارای دارایی های مجازی هستیم که علاوه بر اینکه دوست داریم از آنها به بهترین شکل نگهداری شود بلکه در اکثر مواقع بر خلاف دارایی های فیزیکی مان نمی خواهیم فرد دیگری از وجود آنها با خبر شود و یا از آنها منتفع شده و سود ببرد. در واقع اسرار مجازیمان را نمی خواهیم شخص دیگری بداند (چه اسراری که ما را از لحاظ مادی متضرر می کند و چه اسراری که در صورت افشا آبروی ما را به خطر می اندازد). میراث دیجیتال خود را با میراث دیجیتال یک دارنده فروشگاه اینترنتی بزرگ و یا یک فرد سیاسی مقایسه کنید!

آیا می دانید با وجود اینکه میانگین سن کاربران فیس بوک 38 سال است اما سالانه حدود 200000 هزار نفر از کاربران آن می میرند؟ منبع

آیا تا بحال به این موضوع فکر کرده اید که اگر روزی به دیار باقی بشتابید چه بلایی بر سر دارایی های مجازیتان می آید؟

آیا دوست دارید بعد از مرگتان همان طور که با دارایی های فیزیکیتان برخورد می شود با میراث دیجیتالتان نیز برخورد شود؟


مسئله اینجاست که مدیران شبکه های و سرویس های اجتماعی تا کنون در رابطه با این موضوع چه سیاست هایی را پیش گرفته اند و آیا این سیاست ها اخلاقی بوده است یا خیر؟


برای اینکه بیشتر با این سیاست ها آشنا شوید نمونه هایی از آنها را ذکر می کنم:


 

ادامه مطلب ...

بحث در رابطه با نحوه تصمیم گیری روبات ها

در این پست می خوام یک مقایسه اجمالی از نحوه تصمیم گیری یک انسان در مقابل نحوه تصمیم گیری یک روبات هنگام مواجه با موضوعی خاص رو بحث کنم.


تصمیم گرفته شده توسط یک انسان نتیجه تفکرات و استدلال ها و دلایل روحی و روانی و عاطفی فرد در موقعیت مورد نظر است. برآیند به دست آمده از این عوامل سبب اخذ تصمیمی از طرف انسان می شود که خواه درست و منطقی است و خواه نادرست و غیر منطقی. علاوه بر این بهره گیری از تجربیات دیگران (مثلاً نظریات اخلاقی مطرح شده برای اخذ بهترین تصمیم) نیز در شرایط و و موقعت های پیچیده به منظور تصمیم گیری به کمک انسان خواهند آمد.

اما در مورد یک روبات

روبات توسط انسان برنامه ریزی می شود تا قادر به اخذ تصمیم باشد. قبلا طی یکی از نظراتم قوانین سه گانه ایزاک آسیموف را به منظور مدیرت برنامه ریزی رباتها بیان کردم. حال با توجه به این قوانین به این دو مثال توجه کنید:
 
ادامه مطلب ...

مطالعه آزاد برای همه، همه وقت، همه جا!

چالشی جدید برای مسئله مالکیت معنوی حوزه کتاب در ایران


چندی پیش یک وب سایت ایرانی فروش و نشر کتاب های الکترونیکی تحت عنوان فیدیبو را اندازی شده است. مدیران این وب سایت مدعی شده اند که این سایت "اولین سامانه Multi-platform تولید و توزیع کتاب الکترونیک در خاور میانه است که مبتنی بر استانداردهای جهانی صنعت نشر و با رعایت کامل قانون جهانی کپی رایت طراحی و اجرا شده است"


حال چند سوال:


1) آیا فرهنگ استفاده و قوانین لازم برای پیاده سازی این گونه فعالیت ها در ایران وجود دارد؟

2) با پیشرفت روزافزون تمایل خوانندگان کتاب به سمت کتاب های الکترونیکی و وجود این چنین بسترهایی نویسندگان و ناشران چه تصمیمی را باید اتخاذ کنند؟

3) تکلیف حق التالیف پدیدآورندگان آثار چیست؟

4) براساس شعار جهانی شدن این وب سایت، آیا این اقدام سبب افزایش سهم ما در بازارهای جهانی خواهد شد یا اینکه تنها به ضرر مولفان ما تمام خواهد شد؟



بیشتر بخوانید:


سهم ما یک کار غیرقانونی است؟ 

پهپاد آمریکایی RQ-170 و مسئله مالکیت معنوی

همه در خبرهای دسامبر 2011 (آذر 1390) شنیدیم که نیروهای نظامی ایران توانستند پهپاد RQ-170 آمریکایی را که به منظور جاسوسی از مرزهای افغانستان وارد ایران شده بود را به دام بیاندازند.

بعد از این اتفاق بارها مقامات آمریکایی خواستار باز پس گیری این پهباد شدند که با مخالفت رو به رو شدند.

لینک یکی از سخنرانی های اوباما در این باره.

این در حالی بود که نیروهای نظامی ایران با استفاده از مهندسی معکوس به کشف اسرار و نحوه ساخت این پهپاد مشغول شده بودند. بعد از چندی خبر ساخت RQ-170 ایرانی در ابعاد و ویژگی های مختلف منتشر شد.

حتی در سفر ویکتور بوندارف، فرمانده وقت نیروی هوایی روسیه به ایران در اکتبر 2013، یک نمونه از نسخه ایرانی این پرنده به او اهدا شد.

 

ادامه مطلب ...

کپچا (Captcha) چراغ خاموش حرکت می کند!

نمی خوام مطلب رو با توضیح دادن درباره کپچا شلوغ کنم، بخاطر همین اگه می خواید درباره کپچا بیشتر بدونید اینجا کلیک کنید.

سر کلاس پردازش تصویر دکتر ختن لو نشسته بودیم. موضوع درس درباره OCR و بازخوانی متن تصاویر بود. دکتر از دانشجوا درباره کپچا پرسید. بچه ها هم دقیقاً چیزایی رو که همه ما درباره کپچا می دونیم رو به عنوان پاسخ به دکتر گفتن. دکتر بعد از تکمیل کردن توضیحات بچه ها، یه سیاست جالب (و البته به نظر من نگران کننده) رو که پشت پرده کپچا میگذره رو بازگو کرد:

"ساختار کپچا معمولاً دو قسمت داره. یه قسمتش حروف و اعدادی به هم ریخته و معمولاً بی معنی و یه قسمت دیگش کلمه ای با معنی و مرتب که هر انسانی میتونه اون رو تشخیص بده. این دوقسمت معمولاً با یه Space از هم جدا میشن. قسمت اول در واقع یک متن هستش که به صورت رندم تولید شده و اگه کاربر اون رو اشتباه وارد کنه با خطا مواجه میشه و باید دوباره سعی کنه در واقع کامپیوتر میتونه این قسمت رو بخونه و درست و غلط وارد کردن کاربر رو بفهمه. اما قسمت دوم یه عکسه و متن داخل اون رو فقط یه انسان میتونه تشخیص بده. پس با این اوصاف اگه شما این قسمت رو اشتباه وارد کنید با هیچ خطایی روبه رو نمیشید!!"


من این کارو کردم و شد

  ادامه مطلب ...